گفتگوى کامران پايدار با یکی از کارگران
کارخانه بهسوز خودرو - منطقه کارگری بومهن

کامران پایدار: سلام و خسته نباشید و تشکر از اینکه دعوت من را برای گفتگو پذیرفتید. منطقه کارگری بومهن یکی از مراکز مهم کارگریست. چرا؟ بومهن کجاست و چه ویژگیهائی دارد؟

کارگر بهسوز خودرو: بومهن منطقه ای است که در 20 کیلومتری شرق تهران واقع شده است. شاید برای بسیاری نامی ناآشنا و غریب باشد اما برای ما کارگران جهنم کار و مرگ، گرسنگی و فقر و محرومیت و جدال زندگیست. اینجا برای خیل دهها هزار نفر کارگر مهاجر شهرستانی نامی آشنا، محل کار و استثمار و بهره کشی و جای زندگی است. کارگران مهاجری که از صبح تا شب در لابلای چرخ دنده های کارخانه ها، در میان دود و آلودگی٬ با تحمل گرسنگی و انواع محرومیت ارزش می آفرینند. اما افسوس خودشان از همه چیز بی بهره اند. بسیاری از کارگران در ساعات پایانی شب گرسنه و خسته شب را در آلونکها و اتاقکها و دکانهای اجاره ای به صبح میرسانند. بومهن البته فقط برای این دسته از کارگران اينطور است٬ برای سرمایه داران نوکیسه و میلیاردری که تشنه سود و ثروت اند٬ بهشت حفاظت شده ای است. بهشتی که همه قوانین و اصولش بر اساس بردگی و بیحقوقی مطلق کارگران و احترام به سرمایه و همه اصول ضد انسانیش بنا شده است. بومهن منطقه صنعتی و کارگری گسترده ای است که از شهرکهای صنعتی و بخشهایی مانند شهرک صنعتی کمرد، سیاه سنگ و خرم دشت و... تشکیل یافته است .

کامران پایدار: گفتی کارگران مهاجر شب را در میان آلونکها، دکانها و اتاقکها میگذرانند. اینها چه نوع مکانهایی هستند؟ امکانا ت و شرایطشان برای زندگی کارگران و خانواده هایشان چگونه است؟

کارگر بهسوز خودرو: امکانات هیچ و هیچ و باز هم هیچ. ببین هزاران نفر کارگر از شهرستانها برای فرار از بیکاری و گرسنگی به اینجا پناه آورده اند. به اینجا آمده اند برای لقمه نانی تا فقط زنده بمانند و به ناچار به هر شرایط سختی و زندگی در هر تنگنائی تن میدهند. کارگر واقعا در اینجا چاره ای هم ندارد. یا به کار و این شرایط دشوار و تحقیرآمیز زندگی تن میدهی٬ یا بیکاری و گرسنگی و آوارگی در خیابانها منتظر توست. حضرات سرمایه دار و صاحبان کارخانه ها هم فقط به سود خود می اندیشند. آنها فقط کارگر مطیع و امر برداری را می خواهند که از صبح تا شب در محیط کارخانه برایشان کار و تولید کند. چه اهمیتی دارد که کارگر گرسنه است و خانواده اش شب را در کجا و چگونه میگذراند؟ به همین دلیل عده ای سودجو برای اسکان کارگران و خانواده هایشان دست به ساخت و سازهای عجیب و غریب و ناهنجاری بنام دکان و اتاقکهایی زده اند که این مکانها را به کارگران اجاره میدهند. مساحت هر یک از این دکانها و اتاقکها 3 تا 5 متر است. در گوشه ای از همین آلونکها حمام و دستشویی هم ساخته اند. در گوشه دیگری آشپزی می کنند و گوشه دیگر محل خواب و استرا حت است. در هر یک از این اتاقکها یک خانواده کارگری و یا بطور متوسط 2 تا 5 کارگر مجرد زندگی میکنند. اجاره بهای هر یک از این دکانها 3 میلیون تومان پیش و مبلغی بین 30 تا 50 هزار تومان کرایه ماهیانه است.

برخی از کارگران که توان اجاره کردن دکان و اتاقک را ندارند٬ پارکینگهائی را با نیم متر شیب تند برای زندگی اجاره کرده اند. نشستن و خوابیدن در این پارکینگها بعلت شیب زیاد سخت است و از امکانات حمام و دستشوئی مناسب و بهداشتی هم خبری نیست .

کامران پایدار: از محل کارت بگو، کارخانه بهسوز خودرو، چند نفر کارگر دارد؟ ساعت کار و تولیدش چیست؟

کارگر بهسوز خودرو: مالک کارخانه بهسوز خودرو سرمایه داری بنام نوری است که به خاندان نوری مشهورند. حدود 150 نفر کارگر که عده ای از آنها قراردادی با قراردادهای سفید امضا و دستمزدهای 264 هزار تومانی هستند. قرارداد سفید و یک طرفه یعنی روز اول استخدام٬ نوری برگه سفیدی جلو ما گذاشته و ما هم بناچار امضا کرده ایم. هیچی معلوم نیست. نه ساعت کار، نه بیمه، نه مقدار دستمزد و غيره. فقط اسمش قرارداد است. تازه همین قرارداد را هم با عده ای از کارگران نبسته و ماهیانه با هزار منت و غرولند و ابراز نارضایتی مبلغی کمتر به اين کارگران می پردازد. البته چندان هم بی وجدان نیست!! اگر قرار باشد یک وقتی ماموری از اداره بیمه و یا کار بیاید فورا چند روز قبل با چند نفر از کارگران قرارداد فرمایشی میبندد و عده ای از کارگران را هم تا اوضاع قرمز است به مرخصی بدون حقوق و اجباری میفرستد. اگر مامور اداره کار و بیمه هم شک کند یواشکی با پول دهانش را میبندد. کارخانه بهسوز خودرو از 3 کارگاه تشکیل شده است. 2 تا از سوله های اصلی در همین منطقه بومهن و کمرد هستند و کارگاه سوم که تقریبا نقش توزیع کننده هم دارد در سه راه افسریه واقع است. ساعت کار اسمی و ظاهری در اینجا 30/7 تا 4 عصر است. اما اضافه کاری اجباری از 4 عصر تا 7 شب و بسیاری مواقع تا اواخر شب ادامه دارد. خط تولید این مرکز تولید انواع قطعات و لوازم یدکی خودرو پراید است .

کامران پایدار: قسمتهای اصلی کارخانه کجاها هستند و خطرات و فشار کاریشان چگونه است؟

کارگر بهسوز خودرو: کارخانه از 4 بخش اصلی تشکیل میشو د: 1- برش و پرس 2- جوشکاری 3-آبکاری 4- انبار و بسته بندی. کار در هر کدام از این قسمتها فشار و سنگینی و خطرات خودش را دارد. کارگران برش و پرس همیشه با بریدگیهای دست و پا و تاندونها روبرو هستند و بدتر از این همین چندی پیش ها یکی از کارگران به نام عباس قلی زاده که جوشکار با سابقه و ماهری هم هست انگشت شصت دستش در زیر دستگاه پرس قطع شد! کارگران قسمت جوشکاری بخاطر استنشاق انواع گازهای آلوده ناشی از جوش و برق به بیماریهای تنفسی و چشمی مبتلا هستند. قسمت آبکاری هم به همچنین. تعدادی از کارگران انبار بعلت جابجائی بارها و بسته های سنگین به درد همیشگی کمر و مفاصل گرفتارند. البته در قست انبار تعدادی زن کارگر را هم بعنوان بسته بند به کار گرفته اند که اینها هم ساعت کارشان طولانی تر است و هم دستمزدهایشان کمتر!

در محیط کارخانه دوربینهای مدار بسته کار گذاشته اند که کار کارگران و سرعتشان را در حین کار  کنترل می کنند. حتی دستشوئی رفتن کارگران توسط شخص نوری و بخصوص کنترل تولید مزدورش به نام یاوری بشدت کنترل می شود. به کارگری که بیش از چند بار دستشوئى رفته باشد تذکر داده میشود و در صورت تکرار مواخذه میشود. در بعضی قسمتها هم کار را بصورت کنتراتی و قطعه ای از کارگر تحویل می گیرند که این فشار سرعت و شدت کار باعث خستگی زیاد و حوادث و سوانح ناگواری برای کارگر هم میشود.
 
کامران پا یدار: وضعیت امکانات رفاهی و بهداشتی، سرویس ایاب و ذهاب و ناهار کارگران چگونه است؟

کارگر بهسوز خودرو: امکانات رفاهی و بهداشتی در حد صفر٬ از سرویس ایاب و ذهاب هم خبری نیست و هر روزه هر کارگری مقداری از غذای شب مانده اش را با خود بعنوان ناهار می آورد.

کامران پایدار: اين روزها آخوندهای ریز و درشت حکومت اسلامی به جان هم افتاده اند و بد جوری همدیگر را گاز میگیرند. البته دليلش بپاخاستن مردم عليه کل این حکومت است. مردم این حکومت 30 سال جنایت و قتل و دزدی را نمیخواهند. نظرت در باره اين اوضاع چیست؟

کارگر بهسوز خودرو: من فکر میکنم همه آخوندها دزد و جنایتکارند. همه اینها قاتلند. همه اینها این حکومت جمهوری اسلامی 30 ساله را برای ما درست کرده اند. رفسنجانی، موسوی، کروبی، خاتمی و آخرینشان احمدی نژاد و خامنه ای را هم دیده ایم چکار کرده اند. جز اینکه اوضاع زندگی بخصوص ما کارگران بد و بدتر میشود؟ سبز و سیاه نداره٬ همه شان یکی هستند. از یک آخور میخورند و منفعتشان هم مشترک است. ولی مردم راست می گویند. همه ما خسته شديم و به جان آمديم. این جمهوری اسلامی با کل سیستمش و با کل آخوندهای رنگارنگش باید گورشان را گم کنند.  

کامران پایدار: از همکارتان عباس قلی زاده بگو با دست صدمه دیده اش چکار میکند؟

کار گر بهسوز خودرو: بیش از یکماه است که انگشت عباس در زیر دستگاه پرس قطع شده است. این حادثه البته بار اول نیست و بار آخر هم نخواهد بود. همه ما برایش متاسف و متاثریم. تاکنون خسارتی به او نداده اند. بخشی از هزینه های درمانش را هم خودش پرداخته است. نوری جنایتکار هم از دیدن امثال عباس در کارخانه چندان راضی نیست. او کارگران سالم و کاری تری میخواهد. فعلا با همین دست بیمار مشغول کار است. نوری هم بخاطر ترس از شکایت و افزایش نارضایتی کارگران دست به اقدامی برای اخراجش نزده است. اما موزیانه میخواهد شر این کارگر صدمه دیده را از سر خود کم کند .

کامران پایدار :با تشکر از همراهیت. از طرف خودم و حزب اتحاد کمونیسم کارگری ضمن صمیمانه ترین ابراز همدردی با عباس قلی زاده و کارگران قربانى ناامنى محيط کار٬ برای تلاش و مبارزه طبقه کارگر در هرجا آرزوی موفقیت روز افزون دارم . *